ارزشگذاری اموال فکری و چگونگی آن (نسیم حنیفی)

ارزشگذاری اموال فکری و چگونگی آن (نسیم حنیفی)

باتوجه به جایگاه امروزی اموال فكری در تجارت جهانی و نقش این اموال ارزشمند در توسعه اقتصادی و كسب درآمد بیشتر برای بنگاههای اقتصادی و دولتها، سرمایه گذاری و تجاری سازی این اموال از اهمیت بسزایی برخوردار شده است.این تجاری سازی مستلزم ارزیابی اموال فکری است چرا که سهم عمده ابر شرکت ها از چرخه اقتصادی مرهون اموال فکریشان نظیر علامت تجاری یا سر تجاری و یا ... است. در ایران هم، این امر باتوجه به شرایط فعلی و همچنین نیاز به خرید و انتقال فناوری و توسعه صنایع پیشرفته، اهمیت روزافزونی یافته است.

ارزش گذاری و ارزیابی اموال فکری با استفاده از چه رویکردهایی می تواند صورت پذیرد؟

بااستفاده از رویكردهای زیر می توان حدود حداقل، حداكثر و گاه متوسط ارزش یك دارایی را تعیین و سپس بااستفاده از فاكتورهای مهم ذكر شده در مورد هریك از داراییها، به كمك روش چانه زنی به توافق در مورد ارزش دارایی دست یافت.
۱ ) رویكرد بازار: این رویكرد باتوجه به قیمت تعیین شده در بازار رقابتی، اقدام به ارزشگذاری اموال فکری می كند:
ـ قیمت بازار: در مواقعی كه یك دارایی با خصوصیات یكسان در بازار موجود باشد، كارشناس می تواند با استعلام قیمت آن از بازار، ارزش آن را برآورد كند.
ـ نظر كارشناس خبره: در مواردی می توان با كمك گرفتن از كارشناسان خبره در مورد دارایی استعلام قیمت كرد، این روش در مورد داراییهای مشهود كاربرد بیشتری دارد.
۲ ) رویكرد هزینه ای: این رویكرد مبتنی بر هزینه بوده و شامل روشهای زیراست.
- روش جایگزینی: بااین روش می توان بااستعلام قیمت یك دارایی با ویژگیهای ذاتی مشابه و یا خصوصیات ارضاكنندگی جایگزین با دارایی مورد نظر، حداكثر ارزش آن دارایی را به دست آورد. این روش هنگامی كاربرد دارد كه دارایی مشابه یا دارایی با خصوصیات ارضاكنندگی جایگزین، موجود باشد و امكان استعلام قیمت آن به سادگی امكان پذیر باشد.
ـ روش مالكیت مجدد: در مواردی كه برآورد میزان هزینه های مورد نیاز برای دستیابی به دارایی مورد نظر امكان پذیر باشد، می توان با تخمینی از هزینه ها، حداقل ارزش یك دارایی را محاسبه كرد.
ـ هزینه های دفتری: در صورتی كه مستندات هزینه های انجام یافته به منظور حصول یك دارایی در دسترس بوده و صحت آنها مورد قبول طرفین باشد، می توان بااستناد به آنها حداقل ارزش یك دارایی را تعیین كرد.
۳ ) رویكرد درآمدی: در این رویكرد ارزش یك دارایی براساس پیش بینی درآمد ناشی از آن دارایی و براساس جداول مالی از جمله گردش وجوه نقد، تعیین می گردد.
ـ روش گردش وجوه نقد آزاد: این روش هنگامی قابل استفاده است كه تفكیك درآمد براساس اجزای سرمایه گذاری امكان پذیر باشد. در این روش، جریان نقدینگی خالص ناشی از دارایی مورد ارزیابی قابل پیش بینی است و این نتیجه ملاك ارزشگـــذاری قرار می گیرد و سپس ارزش فعلی آن براساس نرخ تنزیل معین محاسبه می شود. درصد قابل توجهی از رقم حاصل از ارزش فعلی وجوه نقد به عنوان ارزش دارایی محسوب می گردد. باید توجه داشت كه نرخ تنزیل در هنگام محاسبه ارزش فعلی جریان نقدینگی آزاد بایــد منعكس كننده خطرات مرتبط با نوع دارایی نیز باشد.
ـ صرفه جویی در هزینه : وجود بعضی دارائیها در یك كسب و كار موجب كاهش هزینه ها خواهد شد. در مورد این نوع داراییها می توان با تخمین و یا تعیین مقدار هزینه صرفه جویی شده در نتیجه به كارگیری از دارایی موردنظر و در طول عمر مفید دارایی، ارزش آن را تخمین زد. برای مثال طراحی و استفاده از یك نرم افزار رایانه ای در یك سازمان می تواند موجب كاهش هزینه های چون هزینه پرسنلی، سربار و... شود.

در ارزیابی و ارزش گذاری اموال فکری، چه معیارهایی در نظر گرفته می شوند؟

در ارزیابی و ارزش گذاری اموال فکری، عوامل متعددی در نظر گرفته می شود که برخی از مهمترین آن ها عبارتند از:

۱ ) اعتبار و حسن شهرت دارنده ؛

۲ ) هزینه صرفه جویی شده در نتیجه به كارگیری اموال فکری؛

۳ ) قیمت تمام شده محصول تولید شده به وسیله اموال فکری؛

۴ ) میزان وابستگی اموال فکری به فروشنده یا مالك آن؛

۵ ) وجود مستندات كاربردی؛

۶ ) انحصاری بودن؛

۷ ) انعطاف پذیر بودن؛

۸ ) قابلیت توسعه یا جایگزینی؛

۹ ) كیفیت محصول خروجی؛

۱۰ ) ظرفیت تولید با به كارگیری اموال فکری؛

۱۱ ) مدت زمان مورد نیاز جهت استفاده از اموال فکری؛

۱۲ ) طول عمر اموال فکری با توجه به نیاز بازار؛

۱۳ ) قابلیت اموال فکری در پاسخ به نیازهای از قبل تعیین شده و یا پیش بینی نشده.

14) مزاياي رقابتي طرح يا اثر

15) قيمتي كه مشتريان حاضر به داد و ستد و يا خريد و فروش آن هستند

در ایران، چه مشکلاتی در راه ارزیابی اموال فکری وجود دارد؟

در ایران مشکلات بسیاری در راه ارزش گذاری و ارزیابی اموال فکری وجود دارد که از مهمترین آن ها می توان به موارد زیر اشاره نمود:

ـ نبود مستندات و مدارك مثبته قانونی در مورد هزینه های انجام گرفته؛
ـ عدم وجود بازار داراییهای معنوی؛
ـ واقعی نبودن قیمتها در بورس اوراق بهادار؛
ـ نبود استاندارد برای ارزشگذاری داراییهای معنوی؛
ـ نبود كارشناس رسمی دادگستری در زمینه ارزشگذاری داراییهای معنوی.